جستجو
-
۱تصویر
سؤال همسر میرزا موسی خان امین الممالک، ۱۳۳۵ ق
درباره سؤال همسر میرزا موسی خان امین الممالک، با اشاره به سؤال مشابه در سال ۱۳۳۰ ق، درباره اجازه از حشمت الدوله برای باز کردن در خانه امین الممالک که کنار در کالسکه خانه حشمت الدوله بوده است. جواب عبدالعلی طباطبایی و ابوالفتح طباطبایی، در تاریخ های ۶ صفر و ۱۲ ربیع الاول ۱۳۳۵ ق که خانواده امین الممالک را در این مورد محق دانسته اند.
-
۱تصویر
نامه خانوادگی
نویسنده از رسیدن نامه و اسبابهای خریداری شده توسط گاریچی و حرکت به سمت رشت خبر میدهد و از مخاطب میخواهد که قبل از پایان شیر خوردن خانم جان سفر نکند.
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر، ۱۳۰۳ ش
نامه منتصر لشکر خطاب به نور چشم مکرم مهربان عمید لشکر [میرزا ابو تراب]، شامل ابراز تشکر به نامه تسلیت مخاطب و کنایه به گله گزاری او و ذکر صحبتهای منتقدین مرحومه کلثوم ننه، شکایت از مخاطب که هنوز بعد از بیست و پنج سال او را نمیشناسد و ملاحظه عصبانیت او را نمیکند و از الفاظی استفاده میکند که در حال افسردگی و افتادگی دیوانه اش میکند، اشاره به وضعیت نابسامان خود و شکایت از فرزندان، بهتر شدن کسالت والده عمید لشکر، یاغی گری محمد و این که نویسنده متظلمانه جلوی درشکه فرمانده کل را گرفته و خواستار اخراج او شده، خرابی حوضهای خانههای عموم و نویسنده به خاطر زمستان سخت و مخارج آن، تبریک سال جدید،...
-
۲تصویر
عبدالحسین معززالملک به سرورالسلطنه
نامه عبدالحسین معززالملک ( تیمورتاش) به همسرش، سرورالسلطنه که در آن می نویسد چند روز قبل برای سرکشی املاک اطراف مشهد یک روزه بیرون رفته بوده ولی به علت بارش برف نتوانسته است سر وقت مراجعت کند و در نتیجه نتوانسته نامه خود را به چاپار برساند. اما از دریافت نامه سرورالسلطنه ابراز شادی کرده و درضمن از کلمات جانگداز نامه نیز شکایت دارد. او از روز جدایی خود از سرورالسلطنه نوشته که چقدر بد حال بوده و گله از دوری وی دارد. معززالملک از اصرار خود برای ملاقات با سرور در ایام اقامت در تهران نوشته که با این پاسخ سرور روبرو میشده که دیر نمی شود و وقت در پیش است و حال که او صد و پنجاه فرسخ از سرور دور...
-
۲۱تصویر
اسناد مربوط به شکایت سکینه خانم از افراسیاب خان، ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۴ ق
شکایت سکینه خانم، همسر شیخ محمد علی سبزواری، از افراسیاب خان (الکساندر)، پسر کنت دو منت فورت، در خصوص دو رأس اسب که متعلق به اوست؛ به همراه استشهاد نامه و سواد صلح نامهای که بر اساس آن کوکب خانم، دختر شیخ محمد علی سبزواری، یک عدد درشکه با دو رأس اسب سفید با یراق و اسباب را که همسرش، حاج رضای گاریچی شیرازی الاصل، پسر رستم خان، از بابت یکصد و پنجاه تومان مهریه به او واگذار کرده بوده، با مادرش سکینه خانم صلح کرده است. افراسیاب خان اظهار میدارد که اسبها را به واسطه علی اکبر نعل بند از حاجی رضا، به ازای شصت و شش تومان خریده است. حکم این است که اسبها باید به سکینه خانم داده شوند و افراسیاب...